گاهى وقت ها مشکلات چندتایى قرار مى گذارند بریزند سر آدمى. مثلا جفت ماشین ها خراب مى شوند. به گواهینامه ات نگاهى مى اندازى مى بینى تاریخ انقضایش براى خردادماه گذشته بوده است. به دکترت احتیاج پیدا مى کنى، یک هفته مدام با مطبش تماس مى گیرى و پیدایش نمى کنى. کاشف به عمل مى آید که انگار از نزدیکانش کسى فوت کرده است و او را شاید بتوانى در بیمارستان پیدا کنى آن هم در بیمارستانى شلوغ و خارج از تحمل.
کار بیمه ات به گره مى خورد و...
همه اینها در زمانى است که به دلیلى طبیعى اوضاع اعصابت بهم ریخته و کسى هم درکت نمى کند.
نورٌ علىٰ نور.
پ.ذکر گفتن را از سر گرفته ام.
برچسب : نویسنده : achavarrrre9 بازدید : 139